تعلیم و تربیت دینی
|
|
تعلیم و تربیت دینی را باید جزئی از کل تعلیم و تربیت دانست و آنچه بهعنوان نهاد آموزش و پرورش میگذرد. این نهاد مشکلات جدی دارد و چندین ایراد مبنایی به نهاد آموزش و پرورش در ایران وارد است. بهعنوان نمونه، یکی اینکه آموزشها ربطی به زندگی ندارد و به درد حل مسائل جاری زندگی نمیخورد و مجموعهای است از دانش محفوظاتی که به ما داده شد و به بچهها هم داده میشود. این دانش برای حلوفصل مسائل جدید زندگی مفید نیست و اتفاقاً برعکس فرد را به جهانی انتزاعی میبرد که نسبتی با جهان واقعی روزمره ندارد. برای نمونه ما در حوزه پزشکی مشکلی به نام سرطان سینه داریم که تلفات زیادی هم دارد، اما دختران ما خودمعاینهگری را در مدرسه نمیآموزند. دانش زندگی دانشی است که فرد آن را برای حل مسائل روزمره نیاز دارد و آموزش و پرورش باید برای این نوع آموزش تلاش میکرد. پیشتر این آموزش در ساختار خانواده تا حدودی منتقل میشد، اما با تغییراتی که ساختار خانواده داشته این مسئولیت بر عهده آموزش و پرورش میتوانست باشد.
آموزههای دینی در ایران بیشتر مبتنی بر الگوهایی است که مبالغهشده و دستنیافتنی هستند و گویی با واقعیت زندگی روزمره نمیتوان آنها را پیاده کرد. مثلاً هیچوقت گفته نشد امامان ما غلام، کنیز و زنهای متعدد داشتهاند. فقط الگوهای مبالغهشده معرفی شد که گویا در آسمان زندگی میکنند و درگیر مسائل جاری زندگی نیستند. ما بعدها خودمان فهمیدیم آنطور که در کتابهای درسی گفته شد نبود. مثلاً هیچوقت ندانستیم معاویه بعد از صلح امام حسن برای امام کنیز و پول فرستاده است. اینها با دادههای واقعی تاریخی همخوان نبود.
نظرات شما عزیزان:
|
سه شنبه 28 بهمن 1399برچسب:, |
|
|
|